البته بعدازاین گفتگو در گفتگوی حضوری ام به ایشان گفتم همتراز دانستن هویت مذهبی با مثلا هویت جنسی درست نیست.
از کاستلز پرسیدم آیا درباره «جامعه نظارتی» پژوهشی انجام داده است ؟که جوابشان منفی بود .حتی پرسیدم آثار«دیویدلایون» را دراین زمینه دیده است؟بازهم جواب منفی بود.
من فکر میکنم دلیل ایشان یکی ازدلایل زیراست:
۱-کاستلز فقط درحوزه تخصصی اش مطالعه می کند.
۲-کاستلز نمی خواهد واردبحث های جدید درباره جامعه اطلاعاتی شودمنبع وبلاگ ارتباطات
در وبلاگ ها و سایت های متعدد ارتباطات اخبار و گزارشهایی از حضور این استاد ارتباطات درج شد چه پیش خبرهایی که توسط برخی از نویسندگان درج شد و چه گزارشهای لحظه به لحظه از حضور ایشان .در بعضی از سایت ها آن قدر تمجید شده و شخصیت ایشان بزرگنمایی شده که انسان احساس می کند دوستان علاقه مند به مباحث ارتباطات جو زده شده اند و به عبارتی کاستلز زده . ما جماعت ایرانی به جای توجه به استادان ارتباطی همچون معتمدنژاد و محسنیان و شکرخواه و.. .فقط گفته های اساتید خارجی را حجت می بینیم و هرچه آنها می گویند مطابق با اصول حرفه ای روزنامه نگاری قلمداد می نمائیم در حالی که به نظریات آنان نقدهای بسیاری وارد است چرا که نگاه آنها به کشورهای کمتر توسعه یافته نگاه متفاوتی است .بسیاری از آنها روزنامه نگاری ما را قبول ندارند در حالی که ما مطابق با اصول حرفه ای خودمان و اصول اسلامی و اخلاقی خودمان کار را دنبال می کنیم .خبر آقای دکتر مسعودی را آوردم چون احساس کردم درد من و ایشان مشترک است
سلام وبلاگ خوبی دارید به من هم سر بزنید من وبلاگ رو 5 یا 6 باز به زر میکنم و هر چه شما بخواهید در آن قرار میدهم خوشحال میشم سر بزنید راستی اگر با تبادل لینک موافقید لینک من را قرار دهید بعد به من خبر دهید تا لینکتون رو بذارم ممنون موفق باشید بای
سلام ممنون از مطلبتون
واقعا چرا این قدر حرف این غربی ها برای ما ها حجت شده؟!!!!