شایعه تولیت آستان قدس
هفته گذشته شایعاتی در خصوص تولیت آستان قدس رضوی در مشهد مقدس و برخی دیگر شهرها شنیده شد .شایعاتی که از بیماری مختصر آغاز و تا حالت کما و درگذشت ایشان و حتی بیشتر از آن پیش رفت .اگرچه دیسک کمر ایشان موجب غیبت یک ماهه وی در انظار عمومی گردید اما این امر به تنهایی نمی تواند انگیزه شایعه پراکنان باشد ولی مستمسکی شد تا شایعه دهان به دهان بچرخد و به قول معروف یک کلاغ چهل کلاغ و شاید بیشتر شود .
دامن زدن به یک شایعه و ترویج آن در فواصل زمانی کوتاه مستلزم دو شرط اساسی است یکی "اهمیت "و دیگری "ابهام".هرچه قدر این دو شرط بیشتر باشد و حدت و شدت آن افزون باشد سرعت انتقال شایعه افزایش خواهد یافت.
شرط "اهمیت" در انتقال شایعه کسالت شدید تولیت آستان قدس از دو منظر مورد توجه است :یکی به لحاظ ارزش شهرت وی که یکی از شخصیتهای برجسته و دارای سابقه انقلابی و مدیریتی در بزرگترین پایگاه مذهبی ایران می باشد .بعد دیگر زمان انتخاب شده برای تکثیر شایعه است و می تواندیکی از انگیزه های قوی شایعه پراکنان باشد .اکنون که تب انتخابات خبرگان بالا گرفته عده ای که نمی توانند رقیب انتخاباتی را تحمل تلاش می کنند با ترفندهای مختلف رقیب را از میدان بدر کنند .
و اما "ابهامی"که انتقال شایعه را سرعت بیشتری بخشید غیبت یک ماهه ایشان ،عدم حضور در مراسم احیای ماه رمضان علی رغم اعلام قبلی و مضاف بران عدم اطلاع رسانی مناسب دستگاههای خبری آستان قدس رضوی در خصوص کسالت ایشان می باشد که موجب گردیدابهامها برطرف نشود؛شایسته بود با وجود کهولت سن ایشان در خصوص بیماری وی اطلاع رسانی مناسبی صورت می گرفت .
به هرشکل در شرایط فعلی دستگاه اطلاع رسانی آستان قدس می بایست ضمن اطلاع رسانی درست ،تهدید ایجاد شده را به فرصت تبدیل کرده و خدمات شایان توجه ایشان که حتی برخی از مخالفان وی به هنگام پخش شایعه به آن معترف بودند را اطلاع رسانی کنند.