یک زندانی فراری، هنگامی که قصد داشت با چهار همبرگر دوباره به داخل زندان باز گردد، دستگیر شد. این مرد که به خاطر سرقت مسلحانه محکوم به زندان شده است، به خاطر علاقه مفرطش به همبرگر از زندان "تنسی" گریخت و پس از آن که از مغازه همبرگر فروشی خرید کرد و داشت دوباره به داخل زندان باز می گشت، گیر افتاد و توسط نگهبانان زندان دستگیر شد. البته، مشخص نشده که این مرد چهار همبرگر را برای دل خودش خریده بوده است یا قصد داشته تعدادی از آنها را به سایر زندانیان بفروشد. به گفته مقامهای زندان "تنسی"، این مرد زندانی فقط مدت کوتاهی و به اندازه خرید چند همبرگر از مغازه در بیرون از زندان بوده و خیلی سریع در حال بازگشت به محبس خود بوده است.
A.HASHEMI
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1384 ساعت 12:58 ب.ظ
همه با هم رفتند...بی وفایی توی جمعشان نبود ...مثل همیشه که با هم کتک می خوریم همه با هم می رویم و میآییم همه با هم قرار می گذاریم:فردا برنامه وزارت فلان سازمان بهمان و ...!
همه با هم رفتند...کاری به خط و خطوط روزنامه یا خبرگزاریشان نداشتند...مثل همیشه که هم را می بینیم و با هم گرم سلام علیک می کنیم و دلمان برای هم تنگ می شود...این که قدسی یا شرق یا رسالت یا توسعه یا جام جم یا همشهری یا کیهان ...یا...یا...مهم نیست!
همه با هم...همه سوختند...چیزی ازشان نمانده؟...نمانده؟...فکر می کنید....!
از فردا در کلمه کلمه خبر های هر کداممان تکرار می شوند
از فردا نه
از همین امروز
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
همه با هم رفتند...بی وفایی توی جمعشان نبود ...مثل همیشه که با هم کتک می خوریم همه با هم می رویم و میآییم همه با هم قرار می گذاریم:فردا برنامه وزارت فلان سازمان بهمان و ...!
همه با هم رفتند...کاری به خط و خطوط روزنامه یا خبرگزاریشان نداشتند...مثل همیشه که هم را می بینیم و با هم گرم سلام علیک می کنیم و دلمان برای هم تنگ می شود...این که قدسی یا شرق یا رسالت یا توسعه یا جام جم یا همشهری یا کیهان ...یا...یا...مهم نیست!
همه با هم...همه سوختند...چیزی ازشان نمانده؟...نمانده؟...فکر می کنید....!
از فردا در کلمه کلمه خبر های هر کداممان تکرار می شوند
از فردا نه
از همین امروز